مسجد جامع هفت تپه

عناوين مذهبي

13گروه كه در قيامت حسرت ميخورند

۳۷۱ بازديد

 

13گروه كه در قيامت حسرت ميخورند

روز حسرت

مسأله حسرت و پشيمانى در قيامت، در آيات و روايات متعدّدى بازگو شده است

«وَ لَو انَّ لِى‏ كَرَّةً فَاكُونَ مِنَ المُحسِنينَ» «وَ قَالُوا لَو كُنّا نَسمَعُ أو نَعقِلُ مَا كُنّا فِى اصحَابِ السَّعِيرِ» «يَا وَيلَنا مَن بَعَثَنا مِن مَرْقَدِنا» «وَيَراهُمُ اللّهُ اعمالَهُم حَسَراتٍ» «رَبَّنا ابْصَرنَا وَسَمِعنَا فَارْجَعنا نَعمَلْ صَالِحاً»  «رَبَّنا اخْرِجنَا مِنها فَانْ عُدنَا فَانّا ظالِمُونَ»  «هَل لَنا مِن شُفَعاءَ» «فَهَل الى‏ مَرَدّ مِن سَبِيلٍ» «رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَينَا شِقْوَتُنا» «يَا لَيتَنِى كُنتُ تُراباً»

البتّه همه جا حسرت و ندامت خود را با داد و فرياد اظهار نمى‏كنند، بلكه (به نظر مى‏آيد) ابتدا شرمندگى خود را پنهان مى‏نمايند، «وَاسَرُّوا النَّدامَةَ»  ولى كم‏كم خجالت و ندامت از پنهانى به صورت آشكار و فرياد درمى‏آيد.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: «شَرُّ النَّدامَةِ يَومَ القِيامَة» 

چه كسانى حسرت مى‏خورند؟

1- خوبان. روز قيامت حسرت سراسر وجود انسان را فرامى‏گيرد، حتّى خوبان نيز حسرت مى‏خورند كه اى كاش در دنيا، اعمال نيك بهتر و بيشترى انجام مى‏دادند.ان اهل الجنة لا يتحسرون علي شيء فاتهم من الدنيا كتحسرهم علي ساعة مرت بغير ذكر الله

2- پيروان طاغوت. قرآن مى‏فرمايد: «يَا حَسْرَتى‏ عَلى مَا فَرَّطْتُ فِى جَنبِ اللّهِ»  انسان در آن روز مى‏گويد: دريغا از آنچه در حقّ خدا كوتاهى كردم.

طبق بعضى روايات حسرت در اين آيه مربوط به كسانى است كه رهبران آسمانى و اوصياى پيامبر عليهم السلام را رها كرده و به‏دنبال رهبران فاسق رفتند.

3- منكران رسالت. رسول خدا صلى الله عليه و آله به ابوذر فرمود: روز قيامت كسانى كه مقام رسالت مرا قبول نكردند، در حال كورى و كرى و در تاريكى‏هاى قيامت حاضر مى‏شوند و مى‏گويند: واى بر ما به خاطر كوتاهى‏هايى كه در حقّ خداوند مرتكب شديم!

4- گويندگان بى‏عمل. امام باقر عليه السلام فرمود: بيشترين حسرت در قيامت از كسانى است كه در كلام وبيان خود از عدالت دم زدند، ولى به آن عمل نكردند.

5- افراد تندرو و افراطى نيز به هنگام قيامت حسرت‏ها دارند. « غررالحكم، «ندم»»

6- جاهلان. گروه ديگرى كه در قيامت حسرت مى‏خورند كسانى هستند كه توانايى‏ تحصيل علم را داشته‏اند، ولى به دنبال فراگيرى آن نرفته‏اند. « نهج‏الفصاحه، حديث 305»

7- عالم بى‏عمل. كسانى كه مردم به خاطر حرف‏شنوى آنان اهل‏بهشت شدند، ولى خودشان به خاطر نداشتن عمل اهل دوزخند. « نهج‏الفصاحه، حديث 305»

8- اهل همنشينى و مجالست‏هاى بيهوده. در حديث مى‏خوانيم: هرگاه گروهى در جلسه‏اى گرد هم بنشينند و به جاى ياد خدا به حرف‏هاى بيهوده سرگرم شوند، روز قيامت اين مجلس براى آنان وسيله حسرت خواهد بود. «وسائل‏الشيعه، ج 4، ص 1180»

9- گناهكاران. در دعا مى‏خوانيم: «أعُوذُ بِكَ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِى تُورِثُ النَّدَمَ» « سفينةالبحار، «ندم»»

10- رياست‏طلبان. آنان كه براى رياست دنيا دست و پا و حرص مى‏زنند، روز قيامت گرفتار حسرتى بزرگ خواهند شد. « معجم احاديث نبوى، ج 6، ص 391»

11- كسانى كه در دنيا توسط دوستان نااهل دچار انحراف شده‏اند، در روز قيامت غرق در حسرتند و فرياد مى‏زنند: «يَا وَيْلَتى‏ لَيْتَنِى لَم اتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلًا» واى بر من اى كاش فلانى را براى خودم به عنوان دوست قرار نمى‏دادم، و از شدت ناراحتى دو دست خود را در دهان گذارده و به دندان مى‏گيرد و مى‏گويد: دوست بد مرا از راه خدا دور و منحرف كرد و اى كاش (به جاى دوستى با فلانى،) با رسول خدا راهى پيدا مى‏كردم. «6»

12- ثروت‏اندوزان. از جمله افرادى كه در قيامت بسيار حسرت مى‏خورند، كسانى هستند كه در طول عمر خود اموالى را چه بسا از راه نامشروع بدست آوردند، ولى مهلت بهره‏گيرى از آن را نداشته و از دنيا رفته‏اند و آن اموال به دست كسانى رسيده است كه آنان در راه خدا خرج كرده‏اند و بدين وسيله صاحب مال به جهنّم رفته،ولى وارث نيكوكار به بهشت مى‏رود. « غررالحكم، «خسر»»

امام صادق عليه السلام درباره آيه‏ «وَيَريهمُ اللّهُ اعمالَهُم حَسَراتٍ» «2» فرمود: آيه درمورد كسى است كه در زمان حيات خود، به جمع اموال و ثروت‏اندوزى پرداخته و به محرومان كمك نكرده است، پس از مرگ او اگر وارثان در راه خير و مسير الهى صرف كنند، تلاش از صاحب مال ولى پاداش براى وارث است، و اگر در راه گناه صرف كنند، باز او با بجاگذاردن اين اموال در دست وارث، گناهكار را يارى كرده- در گناهش نيز شريك است- و سبب ندامت و حسرتش مى‏گردد. « تفسيرصافى، ج 1، ص 157»

13- آدم‏كشى، رهاكردن بستگان، نداشتن وصيّت، بى‏اعتنايى به حقوق مردم و نپرداختن زكات، هر كدام وسيله حسرت در قيامت خواهد بود.



برگرفته شده از menbar1.blog.ir

مسجد

۳۹۶ بازديد

شناخت گناهان صغيره و كبيره

۳۶۳ بازديد

 

گرچه تمام گناهان از آن جهت كه سرپيچي از دستور خداوند تعالى هستند، بزرگ مي باشند، اما با توجه به خصوصيات ذاتى و تبعات مختلف و آثار گوناگونى كه در آنها وجود دارد مى توان حدس زد كه تمام گناهان با هم برابر نيستند: بعضى بسيار بزرگ، پاره اى بسيار كوچك و برخى متوسط هستند. بديهى است گناه قتل نفس به مراتب بزرگتر از گناه ضرب و شتم يك انسان و گناه زنا بزرگتر از گناه نگاه كردن به نامحرم است. با پذيرش اين نكته در اينجا دو سؤال مطرح مى شود:
الف- با اينكه همه گناهان در مقام مقايسه با يكديگر، شدت و ضعف دارند، آيا تقسيم گناه به كبيره و غيره، مطلق است يا نسبى؟
ب- بر فرض كه اين تقسيم بندى (تقسيم مطلق) درست باشد، معيار كبيره و صغيره چيست و با چه ملاكى مى توان گناهان بزرگ را از گناهان كوچك تشخيص داد؟ در پاسخ سؤال نخست بايد گفت: هر چند گناهان در مقام مقايسه با يكديگر شدت و ضعف دارند و تقسيم به كبيره و غيره از اين لحاظ نسبى است، يعنى ممكن است يك گناه نسبت به گناه بالاتر صغيره و نسبت به گناه كوچكتر كبيره محسوب شود، اما آيات قرآن و روايات معصومين (ع)، در يك جمع بندى كلى، گناهان را به دو دسته تقسيم نموده و براى اين تقسيم بندى معيارى كلى ذكر كرده اند، يعنى در يك تقسيم بندى كلى گناهان به دو گروه كوچك و بزرگ تقسيم شده و هر گروه در جايگاه خاصى قرار گرفته است. از اين نظر هيچ يك از گناهان كوچك در رديف گناهان بزرگ و هيچ يك از گناهان بزرگ در رديف گناهان كوچك قرار نمى گيرد.
در قرآن كريم چنين مى خوانيم: «ان تجتنبوا كبائر ماتنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم و ندخلكم مدخلا كريما؛ اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى شده ايد، اجتناب كنيد، گناهان كوچك شما را مى پوشانيم و شما را در جايگاه خوبى وارد مى سازيم.» (نساء/ ٣١)
و در آيه اى ديگر مى خوانيم: «الذين يجتنبون كبائر الاثم و الفواحش الا اللمم ان ربك واسع المغفرة؛ (نيكوكاران) كسانى هستند كه از گناهان بزرگ و زشتى ها، جز گناهان كوچك پرهيز مى كنند، بى گمان آمرزش پروردگارت وسيع است.» (نجم/ ٣٢)
و درباره بهشتيان مى خوانيم: «و الذين يجتنبون كبائر الاثم و الفواحش؛ (مواهب آخرت، جاودانه است براى) آنان كه از گناهان بزرگ و كارهاى زشت پرهيز مى كنند.» (شورى/ ٣٧)
از اين آيات به روشنى استفاده مى شود، كه گناهان، دو گونه اند: كبيره و صغيره و همچنين استفاده مي شود بعضى از گناهان، بدون توبه حقيقى بخشودنى نيست، ولى بعضى از آنها بخشودنى است.
روايات متعددى نيز از ائمه (ع) به ما رسيده كه بيانگر تقسيم گناهان به كبيره و صغيره است، و در كتاب اصول كافى يك باب تحت عنوان «باب الكبائر» داراى ٢٤ حديث است به اين موضوع اختصاص يافته كه است.
معيارهاي مختلفي براي شناخت گناهان كبيره ذكر شده است. طبق نظري كه مرحوم سيد محمد كاظم طباطبايي يزدي در كتاب عروة الوثقي (باب شرايط امام جماعت) آن را مطرح كرده اند و تعدادي از علما آنرا قبول كرده اند، براي شناخت گناهان كبيره چهار راه وجود دارد:
1- هر گناهي كه در قرآن و حديث به كبيره بودن آن تصريح شده باشد (اين قسم بيش از چهل گناه است كه در اخبار اهلبيت (ع) به آن تصريح شده است).
2- هر گناهي كه در قرآن مجيد يا احاديث معتبر به مرتكبين آن وعده آتش داده شده است چه وعده صريح باشد، مانند: «و من قتل مؤمنا متعمدا فجزاؤه جهنم خالدا فيها؛ و كسي كه مؤمني را عمدا به قتل برساند، پس جزايش جهنم است در حالي كه در آن جاودان است.» (نساء/ 95) و چه غير صريح مانند فرمايش پيغمبر (ص): «من ترك الصلاة متعمدا فقد برء من ذمة الله و ذمة رسول الله؛ هر كه عمدا نماز خواندن را ترك نمايد از امان و پناه خدا و رسولش خارج است.» وعده عذاب در اين روايت به كنايه است نه به صراحت. دليل اين معيار روايات بسياري است كه حضرت باقر و حضرت صادق (ع) فرموده اند: «گناه كبيره هر گناهي است كه خداي تعالي وعده آتش بر آن داده باشد».
و از روايتي كه حضرت عبدالعظيم آن را نقل كرده است معلوم مي شود: فرقي نمي كند كه وعده عذاب در قرآن باشد و يا در احاديث.
3- هر گناهي كه در قرآن يا در احاديث معتبر از گناه ديگري كه كبيره بودنش مسلم است، بزرگتر شمرده شده است. مثلا قتل از جمله گناهاني است كه در برخي از روايات به كبيره بودنش تصريح شده و در قرآن مجيد، وعده عذاب بر آن داده شده است. پس اگر در قرآن مجيد يا حديثي كه معتبر است تصريح شود كه فلان گناه از قتل نفس بزرگتر است آن گناه هم كبيره مي شود مانند فتنه كردن كه در قرآن مجيد مي فرمايد از قتل نفس بزرگتر است: «و الفتنة اكبر من القتل؛ پس يقينا فتنه هم از گناهان كبيره است.»
4- هر گناهي كه نزد متدينين بزرگ شمرده شود به طوري كه يقين حاصل شود كه بزرگي آن منتهي به زمان معصومين مي گردد. مانند نجس نمودن مسجد از روي علم و عمد و به قصد هتك احترام خانه خدا، يا پرتاب كردن و انداختن قرآن مجيد به قصد بي احترامي به آن.
علامه طباطبايي (ره) در اين مورد، مي فرمايند: «بزرگى معصيت وقتى تحقق مى يابد كه نهى از آن نسبت به نهي اي كه از معصيت ديگر شده مهم تر باشد و نشانه اهميت نهى شديدتر بودن خطاب است، يا اينكه در خطاب اصرار شده باشد (در موارد متعدد، تكرار شده باشد) و يا اينكه مرتكبش به عذاب آتش تهديد گشته باشد و يا به نحوى ديگر از آن اهميت گناه استفاده شود»
حضرت امام خميني (ره) نيز در كتاب تحرير الوسيله مي فرمايند: «گناهان كبيره عبارتند از هر گناهى كه وعده آتش و يا عقاب در برابر آن وارد شده باشد و يا با شدت زيادي از اجتناب آن نهي شده باشد و يا دليلى وارد شده باشد بر اينكه آن گناه از بعضي از گناهان كبيره بزرگتر و يا مساوى آن است و يا عقل حكم كند به اينكه آن گناه كبيره است و يا نزد مردم دين دار مسلم و قبول شده باشد كه فلان گناه كبيره است و يا تصريحي بر كبيره بودن آن گناه رسيده باشد».
و سپس ايشان با توجه به اين معيارها، برخي از گناهان كبيره را اينگونه نام مي برند:
1- نوميدى از رحمت خداى تعالى
2- ايمنى از مكر و عقاب او
3- دروغ بستن به خدا و يا رسول خدا (ص) و يا به جانشينان ايشان (ع)
4- كشتن كسى كه خداي تعالى كشتن او را تحريم كرده و خونش را محترم دانسته مگر آن كه جنبه قصاص و اجراء حدود الهى داشته باشد.
5- عاق پدر و مادر شدن
6- خوردن مال يتيم به ستم
7- نسبت دادن زنا به زنان پاكدامن
8- فرار از جنگ
9- قطع رحم
10- سحر
11- زنا
12- لواط
13- سرقت
14- قسم دروغ
15- كتمان شهادت
16- شهادت به ناحق دادن
17- عهد شكستن
18- حيف در وصيت (كه عبارت است از بيش از ثلث وصيت كردن)
19- شراب نوشيدن
20- ربا خوردن
21- سحت (يعنى بهاى چيزهاى حرام و مزد كارهاى حرام)
22- قماربازى
23- خوردن گوشت مردار و گوشت خوك و خون و گوشت هر حيوانى كه هنگام ذبح نام غير خدا بر آن بوده باشند، مگر آن كه ضرورت خوردن اين چند چيز را ايجاب كند.
24- در كيل (پيمانه) و وزن خيانت كردن
25- رفتن و مهاجرت به مكانى كه در آن جا انجام وظايف دينى ميسر نيست.
26- ظالم را در ظلمش كمك كردن
27- به كمك و پشتيبانى ظالم اعتماد داشتن
28 - حقوق ديگران را بدون هيچ عذرى نگهداشتن
29- دروغ
30- تكبر
31- اسراف و ريخت و پاش كردن
32- خيانت به امانات
33- غيبت
34- سخن چينى
35- سرگرمى به لهو و لعب
36- سبك شمردن حج و بى اعتنائى به آن
37- ترك نماز
38- ندادن زكات
39- اصرار بر گناهان كوچك.
و اما شرك ورزيدن به خداى تعالى و انكار آن چه او بر پيامبرش نازل كرده و محاربه (جنگ) با اولياء خدا از همه آن گناهان بزرگ تر است.
ناگفته نماند كه گناهان از دو ديدگاه ديگر نيز قابل توصيف اند:
نخست آنكه گناهان از آن جهت كه مخالفت و تمرد از دستورهاى پروردگار محسوب مى شود بسيار زشت و ناپسند است و هيچ گناهى از اين لحاظ كوچك نيست و چنانچه كسى نافرمانى خدا را كوچك بشمارد مرتكب گناهى بس عظيم شده است، چنانچه اميرالمومنين (ع) فرمود: «أشد الذنوب ما استخف به صاحبه؛ شديدترين گناه آن است كه صاحبش آن را كوچك بشمارد.»
دوم آنكه هر چند در يك جمع بندى كلى، گناهان به دو دسته كبيره و صغيره تقسيم شده است اما بايد دانست كه گناهان كبيره همه در يك درجه نيستند چنان كه گناهان صغيره نيز با هم برابر نيستند. ممكن است يك گناه صغيره نسبت به صغيره ديگر، كبيره و يك گناه كبيره نسبت به كبيره ديگر صغيره باشد و بر عكس، زيرا علاوه بر آن معيار كلى و مشترك، كه گناهان را به دو دسته كبيره و صغيره تقسيم مى كند، جهات ديگرى نيز وجود دارد كه در بزرگى و كوچكى گناه مؤثر است.

مسجد

۴۰۱ بازديد

مسجد

۳۸۵ بازديد

ثواب نماز جماعت

۳۹۴ بازديد

ثواب نماز جماعت

چه خوش است نمازها را به جماعت بخوانيم، دوستان تو اين بخش من اهميت، ثواب و آثار نماز جماعت رو براتون نوشتم. اميدوارم با خوندن اين مطالب شما هم جزء نماز جماعت گزاران باشيد. كه به نظر من خيلي ثواب داره، و حتي با اين كار ميتونيم آخرتمون رو تضمين كنيم. خب بريم سراغ مطالب ارزشمندي در اين مورد.

اهميت نماز جماعت در روايات مختلف

پيامبر اكرم(ص) فرمودند: به خاطر انجام دادن هفت كار، جبرييل آرزو داشت كاش از فرزندان آدم(ع) بود، يكي از آن كارها، خواندن نماز با جماعت است.

ربيع بن خيثم با آن كه فلج شده بود از نماز جماعت دست بر نمي داش، هر روز دست او را مي گرفتند و او پاي بر زمين مي كشيد و خود را به نماز جماعت مي رساند. شخصي به او گفت: اگر در خانه نماز بخواني بهتر است و بر تو حرجي نيست. ربيع گفت: هر كس صداي (حي علي صلاه) راشنيد لازم است كه اجابت كند، اگرچه در رفتن به زحمت بيفتد.

رسول خدا(ص) فرمودند: خداي متعال مي فرمايد: اي امت محمد در هر جا كه هستيد با گروهي از مردم به نماز جماعت مشغول شويد.

لقمان به فرزندش فرمود: پسرم نماز را به جماعت بخوان اگر چه روي نيزه باشد.

امام صادق(ع) فرمودند: نخستين جماعتي كه برگزار شد، روزي بود كه رسول خدا(ص) داشت نماز مي خواند و علي بن ابي طالب امير المومنين(ع) همراه آن حضرت بودند.

حسن صيغل از ابي عبد الله امام صادق(ع) از كمترين تعداد جماعت پرسش كرد، امام (ع) فرمود: يك مرد و زن و اگر كسي در مسجد حاضر نباشد، مومن به تنها جماعت است.زيرا زماني كه اذان و اقامه گفت، دوصف از فرشتگان در پشت سر او به نماز مي ايستند، و اگر تنها اقامه گفت، يك صف از فرشتگان به او اقامه مي كنند. و نيز پيامبر(ص) فرمود: مومن به تنهايي حجت و تنهايي جماعت است.

ثواب نماز جماعت در روايات

امام رضا(ع) فرمودند: نماز به صورت جماعت با فضيلت تر است.

محمد بن عماره مي گويد: از حضرت امام رضا(ع) سوال كردم: مردي نماز را به تنهايي در مسجد كوفه مي خواند، آيا فضيلت اين نماز بيشتر است يا در جماعت شركت كردن؟ حضرت فرمودند: نماز جماعت افضل است.

حضرت رسول(ص) فرمودند: يك نماز كه به جماعت برگزار گردد، فضيلت دارد بر بيست و پنج نماز فرادي.

رسول اكرم(ص) فرمودند: هر كه با پاي خود به سوي مسجد برود به هر گامي كه بر مي دارد، هزار حسنه در نامه عملش مي نويسند و هفتاد هزار درجه برايش عطا كنند و اگر بر اين عمل باشد تا بميرد حق تعالي هفتاد هزار ملك بر او موكل فرمايد كه در قبر او را عيادت كنند و در تنهايي قبر مونس او باشند و براي او استغفار نمايند تا از قبرش مبعوث شود.

امام صادق(ع) فرمودند: نماز جماعت فضيلت دارد بر نماز فرادي به بيست و سه درجه و بيست و پنج نماز محسوب مي شود.

پيامبر اكرم (ص) فرمود: جبرييل(ع) نزد من آمد و گفت: اي محمد يك تكبير كه مومن در نماز جماعت درك كند برايش بهتر است از هفتاد حج و هزار عمره مستحب.

امام رضا(ع) مي فرمايند: فضيلت نماز جماعت بر نماز فرادي هر يك ركعت برابر با دو هزار ركعت است.

 

آثار نماز جماعت در روايات

امام رضا(ع) مي فرمايند: كسي كه سمت راست امام جماعت چهل روز نماز بخواند، وارد بهشت مي شود.

امام صادق (ع) فرمود: هركه پنج نماز شبانه روز را به جماعت خواند به او خوش گمان گمان باشيد و گواهي اش را بپذيريد.

حضرت رسول (ص) مي فرمايد: كسي كه بر نماز جماعت مداومت داشته باشد، غيبت او بر مسلمانان حرام و عدالتش ثابت است.

رسول خدا (ص) فرمود: هر كس نمازهاي پنج گانه خود را به جماعت برگزار كند، خداوند به او پنج چيز عنايت مي فرمايد. 1_ تنگي معاش را از او دفع مي كند. 2_ ضيق و فشار قبر را از او برميدارد. 3_ روز قيامت نامه اعمال ش را به دست راستش مي دهند. 4_ از صراط مثل برق مي گذرد. 5_ بي حساب وارد بهشت مي شود.

حضرت رسول (ص) فرمودند: كسي كه نماز خود را با جماعت و تكبير اول نماز، چهل روز انجام دهد، خداوند دو برائت را براي او مقرر مي سازد. 1_ برائت از آتش دوزخ. 2_ برائت از نفاق.

رسول خدا (ص) فرمودند: هر كه وضوي كامل و نيك بگيرد و سپس به نماز جماعت رو نهد، خداي تعالي به ازاي هر گامي كه مي گذارد براي او يك حسنه مي نويسد و يك گناه او را مي پوشاند.

پيامبر اسلام (ص) فرمودند: هر كه مراغبت و مواظبت در حضور نماز جماعت كند، همانند برق درخشنده از صراط با دسته اول سابقين در اسلام مي گذرد، در حالي كه صورتش از ماه شب چهاردهم نوراني تر باشد و به عوض هر روز و شبي كه در نماز جماعت مراقبت كند، ثواب شهيد دارد.

رسول اكرم (ص) فرمودند: جبرييل و هفتاد هزار فرشته ديگر نزد من آمدند و گفتند: اي محمد هر كه دوست دار نماز جماعت باشد، خداي متعال و ملائكه دوست دار او گردند.

از چيزهايي كه رسول گرامي اسلام (ص) درباره آن به علي (ع) وصيت كرد: يا علي سه چيز موجب رفعت درجه است:كامل گرفتن وضو در هواي سرد، انتظار نماز بعد از هر نماز، و رفتن در روز و شب به طرف نماز جماعت.

و در آخر اين بحث ميگوييم كه:

نماز جماعت فرمان خداوند صبحان است.

نماز جماعت سنت رسول خدا (ص) و ائمه اطهار است.

نماز جماعت باقيات الصالحات است.

نماز جماعت معراج نماز گزاران است.

نماز جماعت سبب خشنودي خداوند است.

نماز جماعت نزول رحمت و بركات الهي است.

نماز جماعت كفاره گناهان است.

نماز جماعت مانع تنگي معاش مي شود.

نماز جماعت موجب وحدت در صفوف مسلمين است.

نماز جماعت مانع فشار قبر مي شود.

نماز جماعت سبب ورود معمومين به بهشت مي شود.

نماز جماعت اعلام موجوديت و حضور در برابر كفار است.

نماز جماعت سبب برائت از آتش دوزخ ميشود.

نماز جماعت نجات دهنده از سختيها ودشواريهاي قيامت است.

نماز جماعت نور و چراغ نماز گذار در قبر است.

نماز جماعت سبب استجابت دعا ميشود.

نماز جماعت نشانه شيعيان است.

نماز جماعت ملاك دوستي مومنان است.

نماز جماعت در ظهر عاشورا با آن مشكلات در مقابل دشمن برپا شد، اين براي ما يك درس است.

بياييم اين سنت حسنه را احيا كنيم و از بركات و ثواب آن غافل نشويم. (انشاءالله)

و آنان كه اهل مسجد هستند از بركات بسياري بهره مند مي شوند و خداوند پاداشهاي زياد و مختلفي براي آنها مشخص نموده است. از جمله اين ثوابها را با هم مي خوانيم:

اهل مسجد زيارت كنندگان خدا محسوب مي شوند.

اهل مسجد از پارسايانند و مسجد خانه آنهاست.

اهل مسجد چون ميهمان خدايند، خداوند آنان را كرم مي كند.

اهل مسجد از پشتيباني خداوند برخوردارند.

اهل مسجد رحمت خدا بر آنان نازل شده، ملائكه براي آنان بال و پر مي گشايند.

اهل مسجد علم مفيد و جهت دار پيدا مي كنند.

اهل مسجد نجيب رين هر خانواده اند و سر گل هر قبيله و فاميل هستند.

اهل مسجد به آساني با احكام آشنا مي شوند.

اهل مسجد مسجد را بازار آخرت مي دانند.

اهل مسجد از پل صراط راحت مي گذرند و پرچمداران بهشتند.

اهل مسجد مانع از نزول بلا و گرفتاري و عذابند.

اهل مسجد وقتي از مسجد خارج مي شوند مسجد دلتنگ آنان مي شود.

اهل مسجد فراغ آنان براي مسجد سخت است.

اهل مسجد مورد قبطه از دنيا رفته ان اند.

اهل مسجد نظافت مسجد را مهريه حوريان بهشتي مي دانند.

اهل مسجد دوست دارند پاك باشند پس گناه نميكنند.

اهل مسجد سنگر بانان حريم ولايت و جامعه مي باشند.

اهل مسجد زفت و آمد به مسجد را كمتر از جهاد نمي دانند.

اهل مسجد عالمان متقي را پشتوانه خود قرار مي دهند.

و اهل مسجد مردماني هستند پاك و منزه و آسماني، كه آخرتشان را با اين كار تضمين مي نمايند. بياييد با هم مسجد رفتن را هم امتحان كنيم و به امام خود حضرت علي(ع) كه جان خود را در مسجد به خداوند هديه كرد اقتدا كنيم و اين سنت حسنه را ادامه دهيم، كه شايد خداوند در آن دنيا به خاطر اين كار نيكو ما را از جمله افرادي قرار دهد كه كارنامه اعمالشان را به دست راستشان مي دهد. (انشاءالله)

مسجد

۳۶۸ بازديد

مسجد

۴۰۰ بازديد

مسجد

۳۸۲ بازديد

مسجد

۳۵۴ بازديد